چند سخن کوتاه پیرامون جریدۀ “ندای آزادی”
دوره های پیش از تاریخ بشر را از روی آثار و علایمی تفسیر می کنند که متعلق به علوم باستان شناسی است. و اما این شاخه های مختلفۀ زبانشناسی است که به مرحلۀ تاریخی (مکتوبی) برمبنای نقوش و کتیبه های سنگی و خشتی و پاپیروسی، تاریخ افکار و مدنیت ها را برملا میسازند .امروز جامعه شناس، انسان شناس، زبان شناس، فیلسوف، روانکاو، منتقد، … با رویکرد به متن و نوشتار است که با گرایشات مختلف که در محراق آن جست و جوی حقیقت قرار دارد، به خواندن وتأویل متن ها دست میزنند و آنرا به زبان حال مکتوب می سازند.
نهضت مشروطه خواهی و جنبش روشنفکری معاصر افغانستان شفاهی مانده و از همین روست که انتقال فکری نهضت، از نسلی به نسل دیگر دچار اختلال گردیده است. اگر این متن شکوهمند (ترک مال و ترک جان و ترک سر – در رۀ مشروطه اول منزل است) به دسترس نمی بود، ما که در قرن بیست و یکم نفس میکشیم و با جنبش مشروطۀ ربع اول قرن بیستم، قریب صد سال فاصله داریم، چگونه می توانستیم لا اقل به دلیرانگی و صداقت پدران نهضت روشنفکری جامعه افغانستان پی ببرم؟
در یک جو فرهنگی، کاوش در نگاه ِ شخصیت ها و نگرش احزاب، فقط از روی متن ها قابل باز خوانی و تأویل میگردد. علاءالدین غزنه سوز را می توان از روی قطعۀ بازماندۀ نظمش، بهتر کاوید و شناخت تا از روی خاکستر های فرو مانده وگم شده مدنیت دوره غزنویان در وادی های غزنین! متأسفانه به علت عقب ماندگی فرهنگی و ضخامت استبداد، کمتر به کار اساسی که مکتوب کردن افکار و تجارب است، دست یافته ایم. از جنبش مشروطۀ اول تا امروز، ما در زیر قضایای نا نوشته و تفسیر نا شده گم گشته ایم.
در کشور ما، چه آدمهای پولادین و متفکری درین صد سال به زیر خاک رفته اند و به علت نبود نقش انگشتان شان، حتا به خاطره های جمعی نیز نه پیوسته اند. به همین خاطرست که دست اندر کاران سایت رهروان به معرفی “ندای آزادی” که یک نوع صدا و یک نوع متن در لحظه های معین تاریخ مبارزاتی کشور ماست، میپردازند.
اگر ما بتوانیم متن هایی را که در زمان خود به دلیل مشکلات امنیتی، مالی و تکنالوژیک به دسترس محققین، منتقدین و خوانندگان نمیرسید، حالا از طریق نشر الکترونیک به فضای گسترده تر جهت خواندن تقدیم نماییم، خواهیم توانست از یکسو قسمتی از تاریخ شفاهی میهن را که مربوط به صدا و کردار یک جریان مشخص فکری است، مکتوب کنیم و از جانب دیگر ایمان، استعداد، صداقت و دلیرانگی برخی از شخصیت ها را در خاطرات جمعی نیز زنده نماییم .
” ندای آزادی” ارگان نشراتی سازمان آزادیبخش مردم افغانستان (ساما) بوده که اولین شمارۀ این جریدۀ مخفی درماه عقرب سال ۱۳۵۹خورشیدی ازچاپخانه مخفی سازمان آزادیبخش مردم افغانستان بیرون برآمد. و آن زمانی بود که کشورعزیز ما در زیر چکمه های خونین قوای اشغالگر روسیه به سختی عذاب می کشید. درمقابل تجاوز نظامی دولت روس (شوروی آن زمان) و خیانت دست پروردگان بزدل وطنی شان، قاطبه ملت سلحشور افغانستان به منظور دفاع از آزادی و حقیقت، عاشقانه وارد کارزار مقاومت مقدس شده بودند. طوفان مقاومت ملی از کران تا کران سرزمین پاک مام میهن را درنوردیده بود. دشمن نابکار چون خرس وحشی و تیرخورده درحلقه آتش مبارزان قهرمان گیر افتاده بود و ازدردِ زخم و ترس از نابودی بخود می پیچید، قوله می کشید و جنون آسا بر سر و روی مردم بیگناه ما آتش انتقام می کشید. سازمان های استخباراتی دشمن از کوچه ها تا پس کوچه ها و از دفاتر اداری تا لیلیه های محصلان و از صنوف درسی مکاتب تا کارخانه ها و قریه ها. . . را زیر نظارت داشتند و افغانستان را به زندان بزرگی مبدل ساخته بودند. با کوچکترین اشتباه کار به زندان و شکنجه و تیرباران می کشید. در یک کلام فضا به تمام معنا یک فضای پولیسی و سرکوب بود. درچنین فضایی بود که “ساما” علاوه برحضور فعالش در جبهۀ گرم مقاومت، در جبهۀ فرهنگی و نشراتی نیز دَین ملی و تاریخی خود را با جانبازی و صداقت ایفا کرد و در مسیر این حرکت ملی با وجود تلفات بزرگ انسانی، خوب درخشید و با امکانات کم، از آزمون زمان سرفرازانه بدرآمد.
فکر نشر جریده “ندای آزادی” در اولین کنگره سازمان (کنگره مؤسس) در ماه جوزای سال ۱۳۵۹ خورشیدی به تصویب رسید که به نسبت تراکم مشکلات، خاصتا به دام افتادن کادرهای مهم سازمان این مامول بزرگ در آن موقع بر آورده نشد. به دنبال آن درپولینوم دوم سازمان در ماه عقرب سال ۱۳۵۹ بصورت قطعی روی اهمیت وتحققش مهر تایید کوبیده شد. در قطعنامه مصوب دومین پولینوم اولین دورۀ کمیته مرکزی “ساما” چنین آمده است :
” طبع و نشر هر چه زود تر جریده “ندای آزادی” را تاکید وهمچنین نشرمجدد “اعلامیه جبهه متحد ملی” را با تعدیل و اصلاح موارد لازم آن تصویب نمود”.
دورۀ اول نشرات “ندای آزادی” که درقعر استحکامات روس ها و دولت دست نشانده اش (درشهرکابل) آغازگردید، به تعداد شش شماره ازچاپ بیرون و مخفیانه به دسترس مردم گذاشته شد. که متاسفانه پس از انتشار شمارۀ ششم مرکز نشراتی سازمان افشاء و همراه با مصادرۀ شماره های هفتم و هشتم، کارکنان فداکار تخنیکی و عده ای ازاعضای رهبری “ساما”، ماشین های چاپ و بسیاری اسناد محرم سازمان بدست “خاد” افتاد. داستان غم انگیز دستگیری این عاشقان و مقاومت دلاورانۀ آنها رخ دیگرقضیه است که باید به رشتۀ تحریر در آورده شود.
دورۀ دوم “ندای آزادی” به همت و پشتکار زنده یاد شهید عبدالقیوم رهبر (رهبر ساما) و یاران انقلابی اش به نشرات آغاز نمود. پس ازشهادت عبدالقیوم رهبر، رهروان صدیق راه پیشوایان جانباختۀ سازمان، جریان نشرات “ندای آزادی” را با جدیت ومسئولیت ادامه دادند .
کسانی که در جریان کارنشرات “ندای آزادی” بوده اند می دانند که پیشبرد همچو یک کاری تا چه اندازه دشوار و پر مخاطره بوده است. استفاده از وسایل ابتدائی طباعتی، امکانات محدود و جو پولیسی خود باعث آن می گردید تا امر چاپ و نشر و پخش جریدۀ “ندای ازادی” درسطح عالی صورت نگیرد.
درود برآنهایی که شب ها و روزها درتهکوی ها نشسته و با ارادۀ استوار تعمیری از اندیشه های آزادیخواهانه و مقاومت را بنا نهادند! سهم گیری مسئولین وهمکاران قلمی و آنهایی که امر دشوار وظایف تخنیکی را با صفا و صمیمیت به پیش بردند، قابل یادآوری وتحسین می باشد. بخصوص آنکه عده ای ازاین فرزانگان اکنون در کنار ما نیستند. ارواح شان شاد باد!
درینجا لازم است تا از سهم گیری برازندۀ زنده یاد عبدالقیوم رهبر، زنده یاد انجنیر نادرعلی دهاتی، زنده یاد انجنیر میرویس، زنده یاد انجنیر محمد علی، زنده یاد محمد نعیم ازهر، زنده یاد اسدالله (نام مستعار- تیمور)، زنده یاد محمد ایوب (نام مستعار- نیزک)، زنده یاد انیس آزاد و دیگرانی که در راه پیشرفت و بهبود کیفیت نشراتی “ندای آزادی” رنج و محنت فراوان کشیده اند، به نیکویی واحترام یاد کرد.
نسل امروزی حق دارد با امکانات و دیدگاه های امروزی خود روی شکل و محتوای جریدۀ “ندای آزادی” قضاوت نمایند، ولی شرط انصاف نیست اگر شرایط واوضاع مرگبار آن زمان ومحدودیت های زمانی ومکانی آنروزگار را ازدیده فرو گذارد. بویژه آنکه شمشیر دو سر دشمنان برای لحظه ای هم از کشتار روشنفکران مستقل، ملی، دموکرات و انقلابی باز نمی ایستاد!
در چنان اوضاع و احوال سختی که از آن اشاره بعمل آمد، نمی شد شماره های “ندای آزادی” را به تعداد زیاد چاپ و وسیعأ پخش کرد. همه میدانیم که انتقال لحظه های گذشتۀ تاریخ به نسل جوان، هم نیاز است و هم مسؤلیت. عدم این انتقال یکی از معضلاتی است که چند نسل را مبتلای خلاء و سرگردانی در تاریخ مبارزات این کشور ساخته است.
به امید پر کردن قسمتی ازخلاء های مکتوب شدۀ مبارزاتی سه دهۀ پسین که به دسترس وطنداران قرار نگرفته است، اینک شماره اول (منتشرۀ عقرب ۱۳۵۹) را از طریق وبسایت رهروان در اختیار خوانندگان عزیز قرارمی دهیم. وعده می سپاریم که در آیندۀ نزدیک شماره های دیگر را نیز دراختیار محققین، منتقدین وعلاقمندان بگذاریم.