این اعلامیه در سرطان سال 1358 خورشیدی به قلم زنده یاد عبدالمجید کلکانی نگاشته شده است.
( یادداشت رهروان)
خلق قهرمان افغانستان بیشترازیکسال بدینسو- به پله توفانی نبردخونین وسرنوشت سازآزادی پانهاده است.
درین نبردسهمگین جهانخواران امپریالیست- که یکی درتلاش استیلا، با اتکاء برسرمایه دلال دولتی میکوشد کشورما را به مستعمره مقهوروپرشگاه توسعه جوییهای بعدی خودمبدل سازد ودیگری ازسنگررقابت، با دمسازی با نیروهای رجعت گرا می خواهد جنبش آزادیبخش خلق ما رابه بیراهه تاریک عقبماندگی واسارت مخفی رهنمون شود- دریک صف وخلق قهرمانی که با عشق شکوهمند به میهن وبا دلبستگی غرورانگیزبه نوامیس ملی درراه آزادی، رفاه وکرامت انسانی خود می رزمد درصف دیگرقراردارد.
خلق دلیرما، دردوسده ی اخیر، درمدوجزرپیکارضد استعماروضد ارتجاع حماسه های شورانگیزی آفریده اندکه درتاریخ جنبش انقلابی جهان جای برجسته ای دارد. واما درپیکارنجاتبخش کنونی، امپریالیسم روس( این مظهربینظیرشرارت) توحش استعماری را با توسل به امکانات گسترده جنایت وویرانگری به مدارج بی سابقه ای ارتقا ء میدهد ودرمقابل، خلق آزاده ی ما روح بیداری ملل، شوررستاخیزخلقها وپویه حماسی عصررا- درحصارجهنمی استبداد واختناق روسی، علیرغم تجاهل عارفانه وتوطیه مزورانه جهان آزاد به نحواعجاب انگیزی تمثیل مینماید.
امپریالیسم روس با استفاده ازشرایط ویژه سال های١٣٣٠ ، با شعارفریبنده ی “صلح ، دموکراسی وترقی اجتماعی” ودرنقاب ریایی” کمک” و”پشتیبانی” ازملل اسیراعمارزیربنای استراتیژی غارتگرانه خودرا به بهانه زیرسازی اقتصادی کشورما آغازکرد. درفرجام، با بریدن گلوی هوا خواه فریفته خود(سردارداود) درقتلگاه نیرنگ خروشچفیزم دشنه جلاد را ازآستین”مسالمت” برکشید تا مشتی ارازل میهن فروش را، گستاخانه برملت آزاده ی ما تحمیل نماید.
رژیم کودتا، درنقش نماینده سیاسی سرمایه دلال وچاکربی اراده امپریالیسم روس ازلحاظ اقتصادی منافع تمام طبقات جامعه را اعم ازکارگر، خرده بورژوازی شهروروستا، سرمایه دارملی،(وحتی درستیزاستعماری با فیودالیسم، دهاقین بی زمین را، با طلب باج خون اززمینی که هنوزبهره ای ازآن نگرفته اند) موردتهدید وتجاوزقرارداد. برمبنای این تضاد آشتی ناپذیراست که رژیم کودتا درساحه سیاسی، ناگزیردرتخاصم خونین با تمام نیروهای سیاسی- طبقاتی خلق قرارگرفته است. تضاداقتصادی وسیاسی رژیم مزدوربا خلق درزمینه فرهنگ نیزنمیتوانست بدون انعکاس بماند. امپریالیسم روس درهجوم همه جانبه ی اقتصادی- سیاسی وفرهنگی خود ناگزیربود دربخش فرهنگی علاوه براندیشه های دموکراتیک طرازکهن ونوین عقاید وشعایراسلامی را نیز( علیرغم احترام ریاکارانه وسوگندهای اضطراری چاکرانش) به مثابه سدی دربرابر امحاء کامل هویت ملی ما مورد تعارض قراردهد ودرنتیجه با مقاومت ملی زیرلوای اسلام روبروگردد.
تبارزعملی تضاد آشتی ناپذیرخلق با امپریالیسم روس، بیشترازآنکه ریفورم های مبتذل استعماری آن رنگ بگیرد وزود ترازآنکه پیشاهنگان سیاسی طبقات انقلابی نبرد سازمان یافته ایرا آغازکنند درخیزشهای خودبخودی وتوفانزای توده ای متجلی گشت ورژیم میهن فروش وتبهکارکودتا را درپرتگاه نابودی قرارداد.
امپریالیسم خون آشام روس که بیش ازدو دهه با حرصی دیوآسا برای بلعیدن سرزمین ما تمهید چیده بود رژیم کودتا را به مثابه نقاب مندرسی برسیمای پلید وجنایتبارخود حفظ کند. ازینروست که چاکرگوش به فرمانی(چون امین) به دستورویاری ارباب خود تفتیش عقاید، پیگرد، زندانی، شکنجه، چپاول، هتک ناموس، کشتاراطفال، زنان، جوانان وپیرمردان بی دفاع، آتش سوزی، بمباردمان پیهم شهرها وروستا ها را توام با لعن وتکفیر وطنپرستان به مقیاس بی نظیری درتاریخ بشربه راه می اندازد وبا وقاحت یک برده بی وجدان مسئولیت آنرا برعهده می گیرد وگاه هم مزورانه برای شهدای راه آزادی میهن اشک تمساح میریزد. ولی این همه بی شرمی وتزویرمانع ازآن نمی شود که اردوی”قهرمانی” که نقش خود را بمثابه قاتل خلق به چشم سرمی بیند وبه اشتباه تاج بخشی خود ملتفت میشود وبا سبوتاژ،شورش وفرارهای پیهم دجال روس را با “خر” آن درمعرکه تنها نگذارد.” میهن پرستان داوطلب”(افرادی که با جبروخشونت به جنگ برادرکشی سوق داده می شود) نیزجزآنکه کرگسان را براجساد گندیده خود مهمان کنند، کاری ازپیش نمی برند وسرانجام دهانه آتشفشان درزیرپای دژخیمان روسی وچاکران هرزه آنها بازمی شود. اکنون دریای خروشان شورش توده ای نه تنها کاروانهای متوالی سرمایه، ابزارجنگی وکارشناس نظامی روسی را درامواج متلاطم خود غرق می سازد، بلکه با جذب همه امکانات مادی وانسانی رژیم پوشالی به جبهه جنگ، مٶسسات اداری، تولیدی وفرهنگی آنرا بطورفزاینده ای فلج می سازد.
بدینگونه امپریالیسم روس که درقمارکودتا ها رویای شیرین غارت این سرزمین را درسرمی پروراند، دریافته است که با وجود اقتصاد غول آسا وتکنولوژی شگفت انگیز دست داشته خود دربرابراراده یپیکارجویانه ملت ستمکشی که با قاطعیت وجانبازی درراه یک آرمان عادلانه وانسانی میرزمد به زانودرمی آید.
اکنون امپریالیسم روس برسردوراهی ای قراردارد که دورنمای آن چیزی جز شکست ننگین پدیدارنیست.
– تعویض چاکران بیکاره با چهره های رسوایی که بیش ازپیش محکوم به مرگ اند.
– ویا ماجراجویی نظامی وغرق شدن درگرداب نظیرویتنام.
شواهد حاکیست که امپریالیسم روس با منطق ضد انقلابی خود، درضمن تکاپوی بیشرمانه برای سرهمبندی کودتای دیگر(بوسیله نیروهای ذخیره خویش چون باند وطنفروش پرچم) برای مقابله عاجل با گسترش وتشدید شورش خلق مداخله مستقیم نظامی را شدت بخشیده است. زیرا فقدان فرماندهی متمرکزودرنتیجه ناهماهنگی جبهات نبرد خلق هنوزهم طمع خام امپریالیسم روس وچاکران ددمنش آنرا مبنی براینکه با توسعه دامنه جنایات خونبارخود به سرکوب قیام عادلانه خلق مٶفق گردند کاملا ً ازبین نبرده است. درحالیکه شدت اختناق صفوف خلق راروزتاروزفشرده تروقربانی، کین برحق آنرا سیراب ترمی سازد.
گذشته ازین ارتجاع مردود با خزیدن درصف پیکارخلق وسوء استفاده ازمعتقدات ملت مسلمان ما تلاش دارد با تخطئه گرایش راستین ترقیخواهی وبا دامن زدن تفرقه درجبهه خلق نبرد آزادیبخش ملی را که با عبورازدریاهای آتش وخون بسوی قله پرافتخارپیروزی ره می گشاید، تضعیف نماید. درحالیکه تجارب سرتاسرجامعه بشری ومنجمله نبرد های ضدامپریالیستی پارینه خلق ما ، به بهای خون هزاران فرزند پاکبازاین سرزمین مٶید این حقیقت است که آزادی ملی بدون دموکراسی واقعی، عدالت اجتماعی وگرایش مترقی جزاسارت نوین وضیاع خون های ریخته شده پی آمدی نداشته ونخواهد داشت.
درهرحال، چه امپریالیسم روس به توطیه جدید ویا تشدید مداخله مستقیم متوسل شود وچه محافل رجعتگرا به پاداش بردگی امپریالیسم دیگری به نحوی درکشورتسلط یابند، مبارزه خلق ما با توان وقاطعیت بیشتر، تا دست یابی به آزادی واقعی وتٲمین عدالت اجتماعی ضرورتا ً ادامه خواهدیافت.
سازمان آزادیبخش مردم افغانستان با تٲکید انصراف ناپذیربراصل عدالت اجتماعی ایکه منافع تمام خلق وبویژه منافع تاریخی ستمکش ترین طبقات جامعه وتساوی همه جانبه ملیت های این سرزمین را احتوا نماید وبا درک نیازهای تکامل سالم جامعه، به پاس خون پاک شهدای راه آزادی میهن وبا الهام ازپایمردی وجانبازی خلق متعهد است، ضمن سهمگیری صادقانه وقاطعانه درپیکارنجاتبخش ملی کشوردردفاع ازدستاورد های مجاهدات خلق وتکامل آن درجهت تامین عدالت اجتماعی با پیگیری مبارزه کند.
سازمان آزادیبخش مردم افغانستان معتقد است که نجات میهن، خواست مبرم خلق سراسرکشوروهدف مشترک تمام نیروها وعناصرصدیق میهن پرست، دموکرات وانقلابی است. بنا ءً برمحوراین هدف مشترک، تشکیل جبهه آزادیبخش ملی را پیشنهاد می کند وحاضراست درمورد چگونگی تشکیل این جبهه، وظایف واهداف آن با تمام نیروهای مبارزووطنپرست با حرکت ازموضع وحدت رزمنده درفضای دموکراتیک با صراحت وصداقت مذاکره نموده وتعهدات خود را با شرافت وجانبازی بجا آرد.
سازمان آزادیبخش مردم افغانستان(ساما) سوگند یاد می کند که تا نابودی نهایی استعماروستم وبهره کشی سلاح رزم خود رابرزمین ننهد.
به پیش درراه تشکیل جبهه آزادیبخش ملی افغانستان!
مرگ برامپریالیسم جنایتکارروس!
مرگ بررژیم میهن فروش کودتا!
جاویدان باد رستاخیزشکست ناپذیرخلق!
به قلم شهید عبدالمجید کلکانی