مرثیه ای برای شهید قیوم رهبر
ما پرنده ایم و تو پرواز
چشمان خاطره درخون است
کاج های تجربه گلگون است
درعزای تو
آرزوهای زلال
درشرار آتشکده مدفون است
مأیوسی تاک
ازدروپرچال باغ می بارد
چشم بیدار
شاید فصلی بود که حالا چون شبنم بر خوابدار می بارد
اکنون که شور شقاوت
درهمه جا دام زده است
چشم را بسوی تو صیقل باید داد
گوش را درمشرق ِ زمزمه ات باید چرخاند
انگشت را در اقیانوس صداقت و صدایت باید شُست
چشمان خاطـره رنگین است
کاج های تجربه سنگین است
دســـتهای حادثه آمین است
سخنانم رادر آب سحرگاهان
صدایم را دربهاران خونین
نگاهم را در تبسسم تو
می شویم
که طوفان و تواضع از کلکهای جاودانه ات معنا یافته است
صدای تو، آسمان آزادی ست
نگاه تو ، کهکشان آبادی ست
غیاب تو، آتشفشان بربادی ست
ما پرنده ایم
تو پرواز
ما حنجره ایم
تو آواز
ما خندۀ افتاده ازنیشخندِ سپیده دمیم
تو کوهِ نور
ما تلخ ترین خاطره ایم
تو خاطرات شیرین و ماندنی انگور
سلام کهکشان وباران برتوباد
سلام کهکشان وباران برتوباد
۲۷جنوری۲۰۰۹