اشعار

ولی پاسدار ناروی/ جون 2019 په رنځونوکی دی ډوب یم شپه او ورځ یم بیقراره هوسونه را نه ورک شول
شب یلدا بیا شادی بیاور برایم پیک شادابی بیاوربه کنج انجمن جمع گشته یارانکمی سنجد کمی شامی بیاوربوَد معروف به
استاد ولی پاسدار - ناروی سپرلیه چه راځی د آرمانو سره راځه دگــلو دگــــیډیو امیلو ســـره راځه بیدیاوی شنی ویالی
زنان برای دفاع از خود در کوچه های کوبانی چراغ تفنگها را افروختند اسارت و کنیزی را با سرانگشتان خود
زخون خویش خطی میکشم به سوی شفق چه خوب عاشق این سرخی سرانجامم نوید فتح شبستان دهم به راهروان سرود
بر سينه ام پانزده زخم دارم! دریده پانزده چاقوی دسته دار سینه ام را قلب ام هنوز می تپد، قلب
چشمانت آنقدر گرم و خوش ربط اندکه    زند     درکنار    پازند اجاقی نمانده که انگشتانم را برای گلهای پیرهنت قوغ کنم
  لطفا چند لحظه انتظار بکشید تا این مطلب "داونلود" شود! تشکر {pdf=https://www.rahrawan.com/images/pdf/Baharina_MFarhoed.pdf|100%|800} برای خواندن مطالبی که به شکل pdf
{pdf=https://www.rahrawan.com/images/pdf/gulabi.pdf|100%|800}
بیا باهم بهارینه بیندیشیم ٤ اگر میترسی از واژه بزن فاژه که فاژه نازنینتر از بهاران است اگر میلرزی از
بمناسبت شهادت عبدالمجید کلکانی 18 جوزا 1360 دهلی جدید   آن سر سپرده مرد غرور آفرین کجاست؟ سرباز پرتوان کُهستان
 لطفا چند لحظه انتظار بکشید تا این مطلب "داونلود" شود!  تشکر{pdf=https://www.rahrawan.com/images/pdf/BAHARINA_-_2.pdf|100%|800}برای خواندن مطالبی که  به شکل pdf  باشد، داشتن پروگرام پی.دی.اف ریدر  
 Ster De zon gedicht is zo mooiMaar , het ritme is in een kooiDe stem is net als de nachtZe hebben
       mfarhoed@hotmail.con         علیآباد                هیچ شالی بر گردن ِ ارغوانی ات تعارف نشدجز طناب تکریمهیچ یافت می نشودجز ببری که بر مگس
 شهید راه آزادی  در تیره شام شهر غم اندود شهریان،درپای " آسمه مایی " و " دیوار باستان"آنجا که اژدهای